1 00:00:00,000 --> 00:00:10,414 کاری از فروشگاه آجا-آجا ویرایش و تایپ مجدد: سامان startak.iv@gmail.com 2 00:00:23,035 --> 00:00:28,471 ‫نمیتونم چیزی که می بینم رو باور کنم ‫ته جویونگ جلوی من سبز شده! 3 00:00:32,011 --> 00:00:39,967 ‫من هرکسی که سد راه باشه رو میکشم ‫همه رو میکشم! 4 00:00:40,830 --> 00:00:47,665 ‫من نمیخوام به دوستانِ گرانبهایی مثل شما ‫آسیب برسونم، پس شمشیرهاتون رو بندازید. 5 00:00:47,666 --> 00:00:48,782 ‫خفه شو! 6 00:00:49,435 --> 00:00:54,713 ‫من هرگز نمیذارم دستت به شاه ام برسه! 7 00:00:57,345 --> 00:01:01,424 ‫تو باید اول ما رو بکشی...یالا حمله کنید عوضی ها 8 00:01:03,193 --> 00:01:08,739 ‫برام چاره ی دیگه ای نذاشتید ‫سربازان، زنده دستگیرشون کنید! 9 00:01:10,277 --> 00:01:11,277 ‫بگیریدشون! 10 00:02:50,527 --> 00:02:51,527 ‫اعلاحضرت! 11 00:02:54,549 --> 00:02:56,351 ‫- اعلاحضرت! ‫- اعلاحضرت! 12 00:02:57,405 --> 00:02:58,910 ‫کاری به اونا نداشته باش 13 00:03:00,484 --> 00:03:03,137 ‫چیه؟ چرا نمیجنگید؟ 14 00:03:06,479 --> 00:03:12,130 ‫یا شمشیرهاتون رو بندازید یا این دو نفر میمیرن! 15 00:03:13,367 --> 00:03:15,951 ‫یالا...یالا فرار کنید! 16 00:03:20,199 --> 00:03:29,970 ‫مهم نیست چه اتفاقی برای من میوفته. ‫تو باید گوگوریو رو احیا کنی! 17 00:03:31,500 --> 00:03:32,950 ‫اعلاحضرت! 18 00:03:32,965 --> 00:03:40,794 ‫اگه سعی کنید فرار کنید ‫سَر پادشاه تون رو می برم! 19 00:03:44,103 --> 00:03:47,094 ‫یالا یالا فرار کنید! 20 00:03:47,768 --> 00:03:48,768 ‫اعلاحضرت! 21 00:03:54,215 --> 00:03:55,215 ‫یالا دیگه! 22 00:04:25,174 --> 00:04:27,445 ‫عوضی لعنتی! 23 00:04:33,883 --> 00:04:34,883 ‫ممنونم. 24 00:04:35,935 --> 00:04:40,701 ‫از اینکه خودتو به من نشون دادی، ممنونم! 25 00:04:44,608 --> 00:04:48,425 ‫سربازان، ببریدشون! 26 00:04:51,086 --> 00:04:53,855 ‫ژنرال اونجا رو ببینید. 27 00:05:12,854 --> 00:05:14,967 ‫اینا زندانی های ما هستن. 28 00:05:18,904 --> 00:05:21,446 ‫ازت ممنونم که اونا رو گرفتی. 29 00:05:24,048 --> 00:05:27,048 ‫- یالا زندانی ها رو ببرید ‫- صبرکنید! 30 00:05:29,293 --> 00:05:33,852 ‫خودم ته جویونگ و شاه بوجان رو به چانگ آن برمیگردونم 31 00:05:35,908 --> 00:05:40,200 ‫ما این زندانی ها رو از قلعه ی یودونگ ‫تا اینجا آوردیم. اونا رو بهمون پَس بده. 32 00:05:40,200 --> 00:05:41,200 ‫ساکت! 33 00:05:43,347 --> 00:05:51,976 ‫فکر کردین اگه اینا فرار کرده بودن، شما زنده میموندین؟ ‫از من برای نجات زندگیتون ممنون باشید و به اردوگاهتون برگردید. 34 00:05:56,991 --> 00:05:58,547 ‫بیاریدشون! 35 00:06:30,259 --> 00:06:31,269 ‫ژنرال! 36 00:06:32,527 --> 00:06:33,789 ‫چی شد؟ 37 00:06:33,789 --> 00:06:41,102 ‫- چه اتفاقی برای زندانی هایی که فرار کردن افتاد؟ ‫- ما ته جونگسان و افرادش رو از دست دادیم. 38 00:06:41,102 --> 00:06:43,838 ‫از دست دادیم؟ همه شونو؟ 39 00:06:44,467 --> 00:06:48,713 ‫اما خوشبختانه شاه بوجان و ته جویونگ دستگیر شدن. 40 00:06:49,686 --> 00:06:52,293 ‫چی؟ ته جویونگ رو گرفتیم؟ 41 00:06:52,977 --> 00:06:53,977 ‫بله ژنرال 42 00:06:54,153 --> 00:06:57,919 ‫برام بقیه ی زندانی ها مهم نیستن 43 00:06:57,919 --> 00:07:04,276 ‫من فقط ته جویونگ و شاه بوجان رو میخوام! ‫دوباره ایی هگو... 44 00:07:04,276 --> 00:07:08,419 ‫ایی هگو دوباره منو نجات داد...ایی هگو 45 00:07:09,889 --> 00:07:14,068 ‫- اما ژنرال... ‫- چیه؟ 46 00:07:14,576 --> 00:07:18,021 ‫ایی هگو، ته جویونگ رو نگرفت. 47 00:07:19,840 --> 00:07:25,192 ‫پس اون چطوری دستگیر شد؟ در حال ‫فرار، پاش شکسته و نتونسته فرار کنه؟ 48 00:07:25,962 --> 00:07:27,437 ‫ایی مون اونو گرفته. 49 00:07:28,118 --> 00:07:32,026 ‫چی؟ ایی مون؟ 50 00:07:32,026 --> 00:07:42,169 ‫گفتی ته جویونگ اینجاست و باورم شد، اما حالا میگی ‫ایی مون یه دفعه پیداش شده و ته جویونگ رو گرفته؟ 51 00:07:43,491 --> 00:07:44,754 ‫مطمئنم ژنرال 52 00:07:45,725 --> 00:07:50,074 ‫اینجا چه اتفاقی داره میوفته؟ 53 00:07:50,849 --> 00:07:52,440 ‫ایی هگو کجاست؟ 54 00:07:53,482 --> 00:07:57,763 ‫اون به اردوگاه ایی مون رفته تا ‫ته جویونگ و شاه بوجان رو پس بگیره. 55 00:07:58,282 --> 00:07:59,282 ‫چی؟ جداً؟ 56 00:07:59,946 --> 00:08:04,088 ‫پس منم به اردوگاه ایی مون میرم 57 00:08:04,088 --> 00:08:09,210 ‫ایی مون بدون شک قبول نمیکنه که ته جویونگ رو برگردونه. 58 00:08:09,822 --> 00:08:14,575 ‫من میرم اونجا و خودم برشون میگردونم. 59 00:08:19,309 --> 00:08:25,031 ‫(کوهستان مادو-اردوگاه ایی مون) 60 00:08:30,341 --> 00:08:34,884 ‫ژنرال سورینگی مقام بالاتری نسبت به شما داره. 61 00:08:34,884 --> 00:08:42,744 ‫اگه اون زندانی ها رو پَس بخواد، باید مثل ‫کاری که در قلعه یودونگ کردیم، پَسشون بدیم. 62 00:08:43,258 --> 00:08:46,858 ‫نگران نباش. من نقشه ای دارم. 63 00:08:47,843 --> 00:08:49,406 ‫نقشه دارید؟ 64 00:08:50,147 --> 00:08:56,182 ‫ایی مون یک اشتباه رو دوبار تکرار نمیکنه. 65 00:08:57,318 --> 00:09:06,301 ‫من به سورینگی پوستِ خالی میدم ‫و گوشت رو برای خودم نگه میدارم. 66 00:09:09,480 --> 00:09:10,480 ‫ژنرال! 67 00:09:12,774 --> 00:09:15,160 ‫ژنرال سورینگی اینجا هستن. 68 00:09:35,534 --> 00:09:39,393 ‫احسنت، احسنت ژنرال ایی مون! 69 00:09:40,811 --> 00:09:46,013 ‫فکر میکردم زندانی هامو از دست دادم ‫ولی تو برام برشون گردوندی! 70 00:09:46,013 --> 00:09:50,567 ‫من از بس خوشحالم، اشکم دراومده! 71 00:09:51,329 --> 00:09:54,939 ‫خوش آمدید ژنرال! من منتظرتون بودم. 72 00:09:54,939 --> 00:09:59,219 ‫خب، تو زندانی های منو کجا نگه داشتی؟ 73 00:10:00,580 --> 00:10:06,607 ‫شما خیلی بی صبرید. ‫اول بیاید بشینید... 74 00:10:06,607 --> 00:10:13,567 ‫من به ملکه میگم که شما امروز ‫برای ما چه کار بزرگی انجام دادید. 75 00:10:13,567 --> 00:10:21,979 ‫خب دیگه، زودباش شاه بوجان و ته جویونگ رو به ما بده. 76 00:10:34,733 --> 00:10:35,743 ‫اعلاحضرت 77 00:10:36,887 --> 00:10:43,938 ‫همه ی اینا تقصیر منه ‫اگه من مُرده بودم 78 00:10:44,899 --> 00:10:47,800 ‫هیچکدوم از این اتفاقات نمی افتاد. 79 00:10:47,800 --> 00:10:50,557 ‫اعلاحضرت از این حرف ها نزنید. 80 00:10:51,626 --> 00:10:58,453 ‫من دیگه کارایی ندارم، تو هم که ‫خیلی کار ها میتونستی بکنی 81 00:10:58,453 --> 00:11:03,698 ‫بخاطر من گیر افتادی... 82 00:11:08,927 --> 00:11:13,155 ‫اعلاحضرت ما هنوز شانس فرار کردن، داریم. 83 00:11:13,155 --> 00:11:19,767 ‫ژنرال ته جونگسان، میموسا، گلسابیو و بقیه ی زندانی ها ‫هرکاری میکنن تا ما رو نجات بدن. 84 00:11:19,767 --> 00:11:25,736 ‫بخاطر اونا هم که شده نباید اُمیدهامون رو از دست بدیم. 85 00:11:25,736 --> 00:11:31,323 ‫اعلاحضرت، قوی باشید ‫ضعیف تر از این نشید. 86 00:11:32,504 --> 00:11:33,504 ‫متأسفم... 87 00:11:34,825 --> 00:11:44,285 ‫متأسفم که شما رو در این مخمصه انداختم. 88 00:11:57,935 --> 00:11:59,976 ‫یالا اونا رو بهم برگردون. 89 00:12:00,626 --> 00:12:05,982 ‫منم میخوام اونا رو بهتون بدم اما ‫فکر نمیکنم ایده ی خوبی باشه. 90 00:12:07,485 --> 00:12:11,882 ‫تو دوباره سعی داری با من دربیوفتی؟ 91 00:12:13,301 --> 00:12:18,138 ‫من چطور ممکنه با ژنرال بزرگی مثل شما دربیوفتم؟ 92 00:12:18,138 --> 00:12:24,341 ‫اما من بخاطر هردومون نمیتونم زندانی ها رو بهتون بدم. 93 00:12:25,219 --> 00:12:29,247 ‫چی؟ بخاطر هردومون؟ 94 00:12:29,968 --> 00:12:33,468 ‫اگه دربار تانگ از این قضیه بویی ببره، چه اتفاقی میوفته؟ 95 00:12:33,468 --> 00:12:42,130 ‫شما بخاطر اینکه افتخار کار منو به جیب میزنید ‫سرزنش میشید و منم بخاطر اینکه گذاشتم 96 00:12:42,130 --> 00:12:44,390 ‫این اتفاق بیوفته، مسخره میشم. 97 00:12:45,602 --> 00:12:49,356 ‫تو داری منو تهدید میکنی؟ 98 00:12:50,690 --> 00:12:52,578 ‫تهدید؟ 99 00:12:52,578 --> 00:12:55,710 ‫- من فقط حقیقت رو گفتم ‫- خفه شو! 100 00:12:57,027 --> 00:13:07,817 ‫اگه باز هم به من توهین کنی ‫این زبونِ نیش دارت رو می برم. 101 00:13:22,389 --> 00:13:29,856 ‫اگر شما نیم قدم به عقب برید ‫منم یک قدم عقب میرم. 102 00:13:32,984 --> 00:13:38,711 ‫من شاه بوجان رو به شما میدم ‫اما خودم ته جویونگ رو میارم 103 00:13:38,711 --> 00:13:42,514 ‫این تنها راهی هست که میشه آبروی هردومون رو حفظ کرد. 104 00:13:50,580 --> 00:13:53,831 ‫من ته جویونگ رو دستگیر کردم 105 00:13:53,831 --> 00:14:02,627 ‫شما خیلی حریصید که هم ته جویونگ و هم شاه رو میخواید. ‫حرص زیادی هم باعث بدبختی میشه. 106 00:14:08,123 --> 00:14:10,940 ‫من پشت سر ته جویونگ بودم و داشتم تعقیبش میکردم. 107 00:14:10,940 --> 00:14:14,936 ‫اگه سروکله ی تو پیدا نمیشد ‫اونو گرفته بودم! 108 00:14:17,129 --> 00:14:23,462 ‫پای اعتبار و آبروی من وسطه، من کاری جز این نمیتونم بکنم. 109 00:14:23,462 --> 00:14:32,524 ‫پس شاه بوجان رو بردارید و برید یا مجبورید با من بجنگید. 110 00:14:37,046 --> 00:14:39,598 ‫ما نمیتونیم ته جویونگ رو به او بدیم. 111 00:14:51,269 --> 00:15:00,045 ‫اگه تو بچه خواهر ژنرال ایی جوکِ مرحوم نبودی ‫هرگز اینو قبول نمیکردم. 112 00:15:00,045 --> 00:15:08,885 ‫اما چون خودم یه مرد بزرگم ‫تکبر و غرور تو رو نادیده میگیرم. 113 00:15:10,872 --> 00:15:13,096 ‫اما یادت باشه... 114 00:15:14,126 --> 00:15:18,477 ‫بخشش من حدی داره. 115 00:15:18,477 --> 00:15:25,606 ‫من اصلاً تحملِ پسران از خودراضی ‫که از هیچکس نمیترسن رو ندارم. 116 00:15:27,992 --> 00:15:31,518 ‫من اینو هرگز فراموش نمیکنم ژنرال. 117 00:15:54,838 --> 00:15:55,838 ‫دَر زندان رو باز کنید! 118 00:16:05,859 --> 00:16:08,828 ‫چرا وایسادید؟ شاه بوجان رو بیارید! 119 00:16:11,558 --> 00:16:18,431 ‫- اعلاحضرت ‫- شاهزاده سوکیون 120 00:16:21,465 --> 00:16:22,465 ‫بتمرگید سرجاتون! 121 00:16:40,221 --> 00:16:42,047 ‫شرم آوره... 122 00:16:43,661 --> 00:16:49,019 ‫واقعاً شرم آوره! من باید خودم 123 00:16:49,019 --> 00:16:52,988 ‫آخرین ببر گوگوریو رو میگرفتم. 124 00:17:01,867 --> 00:17:02,867 ‫بریم. 125 00:17:51,123 --> 00:17:56,547 ‫ژنرال...ژنرال سورینگی شاه بوجان و اون دختره رو برداشت رفت. 126 00:17:56,548 --> 00:18:03,437 ‫ما باید قبل از اونا به چانگ آن برسیم ‫نمیتونیم بذاریم سورینگی زودتر برسه. 127 00:18:03,522 --> 00:18:07,445 ‫- منظورتون چیه؟ ‫- به این فکر کن. 128 00:18:07,445 --> 00:18:15,927 ‫به این فکر کن اگه من زودتر با ته جویونگ وارد شهر بشم ‫کی به سورینگی و یه پادشاه در حال مرگ توجه میکنه؟ 129 00:18:15,927 --> 00:18:20,983 ‫- برید فوراً برای حرکت آماده بشید ‫- چشم ژنرال 130 00:18:23,047 --> 00:18:27,929 ‫من فکر نمیکردم شما شاه بوجان رو بدید ‫و ته جویونگ رو نگه دارید. 131 00:18:27,929 --> 00:18:33,990 ‫اگه شاه بوجان یه شمع باشه، ته جویونگ ‫یه آتیشه که خود به خود روشن میشه. 132 00:18:33,990 --> 00:18:39,295 ‫دربار سلطنتی کارِ منو بزرگتر تلقی میکنه. 133 00:18:40,610 --> 00:18:42,590 ‫بله حتماً همینطوره ژنرال! 134 00:18:43,388 --> 00:18:48,032 ‫راستی برای راهزنانی که فرار کردن چه اتفاقی افتاد؟ 135 00:18:48,740 --> 00:18:54,078 ‫- اونا در تپه ها مخفی شدن ‫- اونا به ما کمک کردن 136 00:18:55,222 --> 00:19:00,328 ‫بخاطر کمک اونا ما تونستیم ته جویونگ رو بگیریم. 137 00:19:04,680 --> 00:19:07,856 ‫(اردوگاه قبیله ترگول، کوهستان مادو) 138 00:19:08,401 --> 00:19:13,681 ‫چی؟ 300تا؟ سیصدتا مجروح داشتیم؟ 139 00:19:14,249 --> 00:19:17,917 ‫با زخمی هایی که زیاد حالشون وخیم نیست، پونصدتا میشن. 140 00:19:19,759 --> 00:19:25,129 ‫من هرگز فکر نمیکردم چنین ضرری ببینیم. 141 00:19:25,129 --> 00:19:31,003 ‫- شما گوگورویی ها رو زیر نظر گرفتین؟ ‫- بله فرمانده 142 00:19:32,663 --> 00:19:42,412 ‫اونا قول دادن که نصف ثروت چی سونگ رو به ‫ما بدن. حالا که این اتفاق افتاد، من بیشتر میخوام. 143 00:19:42,925 --> 00:19:44,080 ‫بله درسته. 144 00:19:44,080 --> 00:19:48,165 ‫اما چی سونگ چقدر ثروت داره؟ 145 00:19:50,035 --> 00:19:58,637 ‫چی سونگ بزرگترین عشرت کنده در یودونگ بود ‫اونا ثروت عظیمی دارن. 146 00:19:59,543 --> 00:20:05,070 ‫- من میگم خوبه همه ی ثروت شون رو بگیریم ‫- ببین! 147 00:20:05,806 --> 00:20:09,624 ‫بیخودی به من نمیگن گرگ مادو. 148 00:20:10,109 --> 00:20:14,588 ‫تو تا حالا دیدی یه گرگ، نصف گوشتی ‫که در دهن باشه رو بذاره بره؟ 149 00:20:15,238 --> 00:20:22,149 ‫من حتماً همه ی ثروت شون رو ازشون میگیرم ‫برادرانِ من بخاطر انجام اینکار خودشونو فدا کردن. 150 00:20:22,658 --> 00:20:25,343 ‫بله شما درست میگید. 151 00:20:26,528 --> 00:20:30,541 ‫راستی چرا ته جویونگ هنوز برنگشته؟ 152 00:20:31,361 --> 00:20:33,246 ‫فرمانده! فرمانده! 153 00:20:35,708 --> 00:20:39,931 ‫ایی مون، ته جویونگ رو گرفته و داره از اینجا میره. 154 00:20:39,931 --> 00:20:42,274 ‫چی؟ ایی مون؟ 155 00:20:42,274 --> 00:20:46,149 ‫- گفتی ایی مون؟ ‫- بله فرمانده 156 00:20:47,060 --> 00:20:52,303 ‫اون عوضی تمام خانواده ی منو با خونسردی کُشت! 157 00:20:52,978 --> 00:20:58,998 ‫باورم نمیشه دشمنِ قسم خورده ام اینجاست ‫ما فوراً میریم دنبالش! فوراً! 158 00:20:58,998 --> 00:21:02,298 ‫ژنرال، ایی مون مشکلِ ما نیست. 159 00:21:02,298 --> 00:21:08,880 ‫اگه ته جویونگ دستگیر شده، پس شاید ‫گوگوریویی ها به ما پول ندن. 160 00:21:18,368 --> 00:21:21,659 ‫چی شده؟ اعلاحضرت و ته جویونگ کجان؟ 161 00:21:21,659 --> 00:21:26,126 ‫ایی مون اونا رو گرفته و داره به چانگ آن میبره! 162 00:21:27,094 --> 00:21:29,879 ‫از این بدتر نمیشد. 163 00:21:30,680 --> 00:21:34,256 ‫اگه سورینگی اونا رو میبرد، خیلی بهتر بود. 164 00:21:35,362 --> 00:21:42,001 ‫- برادر ما باید کاری بکنیم ‫- ما باید فوراً بریم و اونا رو نجات بدیم 165 00:21:42,152 --> 00:21:45,764 ‫آروم باشید. باید فکر کنیم. 166 00:21:53,416 --> 00:21:57,436 ‫ما دوباره میتونیم از گه پیل سامون کمک بگیریم. 167 00:21:58,909 --> 00:22:05,327 ‫اونا از نبرد گذشته، خیلی مجروح جا گذاشتن ‫درخواست کمک از اونا بی فایده است. 168 00:22:08,040 --> 00:22:13,143 ‫من فکر میکنم باید دنبال ارتش ایی مون به چانگ آن ‫بریم و اونجا یه راهی برای نجات شون پیدا کنیم. 169 00:22:21,097 --> 00:22:25,357 ‫- چرا ناراحتید؟ ‫- خوش آمدید 170 00:22:27,000 --> 00:22:31,116 ‫- حالا وقت تسویه حساب نیست؟ ‫- درسته 171 00:22:31,116 --> 00:22:38,576 ‫ما افرادِ زیادی رو از دست دادیم ‫نصفِ ثروت تون فایده نداره. 172 00:22:39,445 --> 00:22:45,145 ‫چی داری میگی؟ ما توافق کردیم. 173 00:22:46,013 --> 00:22:53,624 ‫چیزی به اسم معامله ی منصفانه وجود نداره. همیشه ‫یکطرف سهم بیشتر و یکطرف سهم کمتری گیرش میاد. 174 00:22:56,409 --> 00:22:58,326 ‫شما انتظار دارید من چکار کنم؟ 175 00:22:58,326 --> 00:23:04,622 ‫حالا زور دستِ منه و میخوام هرچی که بتونم رو بگیرم. 176 00:23:05,969 --> 00:23:09,001 ‫خب شما چقدر میخواید؟ 177 00:23:09,647 --> 00:23:11,346 ‫من همه شو میخوام. 178 00:23:11,346 --> 00:23:14,743 ‫هرچی ثروت دارین رو میخوام. 179 00:23:19,309 --> 00:23:24,132 ‫اگه من همه شو بهت بدم، میذاری ما بریم؟ 180 00:23:24,694 --> 00:23:26,192 ‫این شد حرف حساب 181 00:23:26,192 --> 00:23:32,944 ‫حالا یه مردِ چیز فهم پیدا شد. افرادم این خانه رو محاصره کردن. 182 00:23:32,944 --> 00:23:41,988 ‫اگه شما فکرِ شیره مالیدن سَر من باشید، همتون میمیرید. 183 00:23:53,342 --> 00:23:58,796 ‫تو باید تا وقتی ما از اینجا سالم خارج بشیم، گروگان مون باشی. 184 00:24:00,675 --> 00:24:05,532 ‫من کمک تون کردم افرادتون رو نجات بدید ‫اینجوری جوابِ لطف منو میدید؟ 185 00:24:06,414 --> 00:24:10,431 ‫ما همونطوری که قول داده بودیم، وقتی که ازاینجا ‫سالم رفتیم بیرون، کل ثروت مون رو بهت میدم. 186 00:24:10,431 --> 00:24:14,080 ‫- واقعاً؟ ‫- بله 187 00:24:14,740 --> 00:24:18,710 ‫اما اول دستور بده افرادت برامون اسب آماده کنن. 188 00:24:23,093 --> 00:24:24,648 ‫بذار معاونم بره. 189 00:24:33,295 --> 00:24:36,914 ‫- کاری که خواستن رو بکن ‫- چشم فرمانده 190 00:25:05,187 --> 00:25:06,187 ‫عوضیا! 191 00:25:10,053 --> 00:25:15,522 ‫بگو جلو نیان! یالا! 192 00:25:17,892 --> 00:25:20,517 ‫جلو نیاید! 193 00:25:27,489 --> 00:25:29,940 ‫ژنرال، بدونِ ما برید. 194 00:25:47,484 --> 00:25:54,448 ‫ما هیچ دشمنی ای با قبیله ترگول نداریم ‫در واقع بخاطر کمک تون، ازتون ممنونیم. 195 00:25:55,046 --> 00:25:58,224 ‫ما همه در یک وضع هستیم ‫زیاد سخت نگیر. 196 00:25:59,393 --> 00:26:01,437 ‫من احمقم. 197 00:26:01,437 --> 00:26:08,771 ‫نباید پیمانِ دونگ مونگ چان رو دستِ کم میگرفتم. 198 00:26:10,256 --> 00:26:11,256 ‫بریم! 199 00:26:24,222 --> 00:26:32,459 ‫من انتظار ندارم کل ثروت چی سونگ رو بدید ‫ولی حداقل نصفشو همونطور که قول دادید، بدید. 200 00:26:33,476 --> 00:26:37,078 ‫ما برخلاف تانگی ها، سَر حرفمون میمونیم. 201 00:26:38,336 --> 00:26:42,354 ‫منظورت اینه که کل ثروت رو میدین؟ 202 00:26:50,675 --> 00:26:54,531 ‫این چیه؟ اینکه فقط چند تا سکه است! 203 00:26:55,440 --> 00:26:59,583 ‫این تمام ثروتیه که از چی سونگ به دست آوردیم! 204 00:27:01,660 --> 00:27:06,118 ‫من گفتم نصف چیزی که دارم رو بهت میدم ‫ولی نگفتم چقدره! 205 00:27:06,495 --> 00:27:08,968 ‫چی؟ 206 00:27:09,728 --> 00:27:15,009 ‫همش مال تو. حالا حساب مون رو صاف کردیم. 207 00:27:17,638 --> 00:27:18,638 ‫صبرکن! 208 00:27:21,115 --> 00:27:26,103 ‫من گرگِ مادو، گه پیل سامون هستم! 209 00:27:26,937 --> 00:27:35,054 ‫میگن در تانگ وقتی پیه بچه گریه میکنه ‫اسم منو که میارن، از ترس ساکت میشه. 210 00:27:35,888 --> 00:27:41,387 ‫میدونم. شما قهرمانِ ترگول هستید. 211 00:27:45,331 --> 00:27:48,694 ‫لطفاً جایی از این اتفاق حرف نزنید. 212 00:27:51,920 --> 00:27:55,449 ‫پایِ غرور قبیله ام وسطه! 213 00:27:55,449 --> 00:28:00,742 ‫به کسی درباره ی اتفاقی که اینجا افتاد، حرفی نزنید. 214 00:28:04,024 --> 00:28:07,059 ‫ما مُفتی اینکارو نمیکنیم. 215 00:28:11,294 --> 00:28:15,940 ‫- در قبالش اینا رو میگیریم! ‫- عوضی! 216 00:28:18,050 --> 00:28:20,941 ‫باشه، مال شما! 217 00:28:20,941 --> 00:28:28,294 ‫فقط به کسی درباره اتفاقی که اینجا افتاد، حرفی نزنید. 218 00:28:29,973 --> 00:28:35,375 ‫اگر قسمت باشه دوباره همدیگه رو می بینیم. 219 00:28:48,644 --> 00:28:51,489 ‫- حالتون خوبه؟ ‫- من خوبم 220 00:28:51,489 --> 00:28:55,941 ‫هیچی گیرمون نیومد...هیچی! 221 00:28:58,641 --> 00:29:03,746 ‫عوضیا اون یکذره پول رو هم بردن. 222 00:29:08,200 --> 00:29:10,574 ‫(چانگ آن-تانگ) 223 00:29:13,056 --> 00:29:14,056 ‫ته جویونگ؟ 224 00:29:15,225 --> 00:29:20,396 ‫- ژنرال ایی مون، ته جویونگ رو گرفته؟ ‫- بله ملکه 225 00:29:20,396 --> 00:29:24,817 ‫- اون داره زندانی ها رو به چانگ آن میاره ‫- غیرممکنه 226 00:29:25,571 --> 00:29:30,811 ‫من شنیدم که ته جویونگ از دست ژنرال سورینگی فرار کرده ‫و ایشون فقط تونستن شاه بوجان رو بیارن. 227 00:29:30,811 --> 00:29:36,209 ‫ژنرال سورینگی، ته جویونگ رو از دست ‫داده و ژنرال ایی مون اونو گرفته. 228 00:29:36,209 --> 00:29:37,916 ‫اگر این حقیقت داشته باشه 229 00:29:38,262 --> 00:29:43,509 ‫- ژنرال ایی مون یه کار خیلی بزرگ انجام داده ‫- درسته ملکه 230 00:29:43,509 --> 00:29:51,009 ‫شاید شاه بوجان مؤسس پیمان دونگ مونگ باشه ‫اما رهبر آدمکش ها ته جویونگ بوده. 231 00:29:52,040 --> 00:29:54,941 ‫ته جویونگ... 232 00:29:55,745 --> 00:30:05,007 ‫من خیلی مشتاقم ببینم این مرد چه شکلیه ‫میخوام وقتی که رسید، از نزدیک ببینمش. 233 00:30:07,140 --> 00:30:08,140 ‫حرکت کن! یالا! 234 00:30:09,958 --> 00:30:14,412 ‫حرکت کن! تکون بخور! 235 00:30:19,330 --> 00:30:22,000 ‫- برادر...فرمانده ‫- بلند شو 236 00:30:22,000 --> 00:30:24,602 ‫گفتم بلند شو! 237 00:30:40,592 --> 00:30:45,383 ‫ته جویونگ اینجاست! ته جویونگ دستگیر شده! 238 00:30:46,382 --> 00:30:50,751 ‫ته جویونگ رهبر پیمان دونگ مونگ چان اینجاست! 239 00:30:51,124 --> 00:30:55,337 ‫ته جویونگ اینجاست! اونا رهبر پیمان دونگ مونگ چان رو گرفتن! 240 00:30:55,337 --> 00:30:57,388 ‫اون همون قاتل بی رحم ته جویونگه! 241 00:30:57,702 --> 00:31:01,285 ‫اون یه آدم شروره، بکشیدش! 242 00:31:23,266 --> 00:31:28,165 ‫بس کنید! عوضی های لعنتی بس کنید! 243 00:31:33,295 --> 00:31:36,940 ‫بس کنید! گفتم بسه! 244 00:31:47,999 --> 00:31:48,999 ‫می بینی؟ 245 00:31:50,059 --> 00:31:53,688 ‫کل دنیا میخوان تو بمیری. 246 00:31:54,032 --> 00:32:00,485 ‫من هیچ کار اشتباهی انجام ندادم که شرمنده باشم. 247 00:32:02,311 --> 00:32:06,064 ‫تو اصلاً احساس پشیمانی نمیکنی. 248 00:32:07,013 --> 00:32:09,177 ‫- سربازان ‫- بله ژنرال 249 00:32:09,787 --> 00:32:14,589 ‫من میخوام اینا رو وسط میدان شهر آویزون کنم 250 00:32:14,589 --> 00:32:18,719 ‫بدونِ اجازه ی من یه قطره آب هم بهشون ندید 251 00:32:18,719 --> 00:32:21,729 ‫- فهمیدید؟ ‫- بله ژنرال 252 00:32:21,729 --> 00:32:25,102 ‫- آویزون شون کنید ‫- چشم 253 00:32:29,300 --> 00:32:33,717 ‫نگران نباش. به این سریعی نمیکشمت. 254 00:32:33,717 --> 00:32:40,714 ‫تو به مردم تانگ آرامش و به من افتخار و احترام میدی 255 00:32:40,715 --> 00:32:44,826 ‫و کاری میکنی که ژنرال سورینگی هم طعم تحقیر را بچشه. 256 00:32:48,040 --> 00:32:55,617 ‫- همین حالا منو بکش ‫- به موقعش اینکارو میکنم 257 00:32:55,617 --> 00:33:02,351 ‫ولی اول باید مزد کارهامو بگیرم 258 00:33:02,351 --> 00:33:06,647 ‫پس بخاطر من چند روزی درمیدان شهر بمون. 259 00:33:07,362 --> 00:33:08,362 ‫عوضی لعنتی! 260 00:33:09,224 --> 00:33:13,911 ‫اگر همین حالا مارو نکشی، بعداً پشیمون میشی. 261 00:33:24,812 --> 00:33:30,905 ‫کاهان، خبرها رو شنیدید؟ ایی مون، ته جویونگ رو گرفته. 262 00:33:30,905 --> 00:33:31,905 ‫میدونم. 263 00:33:32,644 --> 00:33:39,108 ‫حالا که اون، ته جویونگ رو گرفته، حتماً دوباره با ما درمیوفته. 264 00:33:40,935 --> 00:33:44,913 ‫کاهان من فکر میکنم ما هم باید به چانگ آن بریم. 265 00:33:46,118 --> 00:33:50,774 ‫آماده شو. فوراً حرکت میکنیم. 266 00:33:51,275 --> 00:33:52,275 ‫چشم کاهان. 267 00:34:07,346 --> 00:34:12,547 ‫اعلاحضرت، حالا که ته جویونگ دستگیر شده، حالتون بهتر نشده؟ 268 00:34:12,547 --> 00:34:16,117 ‫چرا خیلی بهترم. 269 00:34:17,128 --> 00:34:20,480 ‫من اومدم همین رو به شما بگم. 270 00:34:21,199 --> 00:34:27,400 ‫کدوم جنگجوی بزرگ مون، پیمان دونگ مونگ رو نابود کرده؟ 271 00:34:27,400 --> 00:34:31,948 ‫ژنرال ایی مون یا ژنرال سورینگی؟ 272 00:34:33,138 --> 00:34:35,421 ‫این یکم پیچیده است. 273 00:34:36,074 --> 00:34:38,603 ‫پیچیده؟ 274 00:34:39,734 --> 00:34:44,431 ‫ژنرال ایی مون، ته جویونگ رو گرفته ‫و ژنرال سورینگی شاه بوجان رو. 275 00:34:44,431 --> 00:34:51,216 ‫ما باید شایستگی اونا رو ارزیابی کنیم ‫و به همون اندازه پاداش بدیم. 276 00:34:52,252 --> 00:34:57,758 ‫من این وظیفه رو به شما محول میکنم ملکه. 277 00:34:58,719 --> 00:35:00,766 ‫ممنونم اعلاحضرت. 278 00:35:00,766 --> 00:35:06,733 ‫من خودم از همه چیز مراقبت میکنم، پس لطفاً زود خوب شید. 279 00:35:08,449 --> 00:35:11,357 ‫اعلاحضرت، ووسون سان هستم. 280 00:35:12,242 --> 00:35:14,820 ‫وزیر وو؟ 281 00:35:16,025 --> 00:35:17,025 ‫بیا داخل. 282 00:35:22,379 --> 00:35:29,251 ‫من مزاحمتون شدم که بگم همین حالا ‫ژنرال سورینگی با شاه بوجان وارد شهر شدن. 283 00:35:29,251 --> 00:35:30,624 ‫جداً؟ 284 00:35:32,281 --> 00:35:39,868 ‫اعلاحضرت حالا که ما شاه بوجان رو داریم، جنبش ‫احیای گوگوریو دیگه به کلی ریشه کَن شد. 285 00:35:40,812 --> 00:35:41,812 ‫درسته. 286 00:35:42,418 --> 00:35:48,051 ‫نیرو های ضدتانگ در سرزمین تانگ به کلی نابود شدن. 287 00:35:48,461 --> 00:35:53,251 ‫- تبریک میگم اعلاحضرت ‫- تبریک میگم اعلاحضرت 288 00:36:22,787 --> 00:36:25,162 ‫ژنرال اونجا رو ببینید! 289 00:36:27,139 --> 00:36:29,666 ‫بایستید! 290 00:37:31,837 --> 00:37:32,837 ‫ته جویونگ... 291 00:37:36,131 --> 00:37:41,295 ‫ته جویونگ...در چنین وضعِ اسفناکی! 292 00:37:42,930 --> 00:37:48,117 ‫ژنرال! ژنرال! 293 00:37:54,903 --> 00:37:55,903 ‫برادر 294 00:37:57,442 --> 00:38:04,657 ‫لطفاً چشماتو باز کن، برادر! 295 00:38:18,212 --> 00:38:19,212 ‫اعلاحضرت... 296 00:38:22,485 --> 00:38:24,195 ‫شاهزاده سوکیون... 297 00:38:26,592 --> 00:38:27,592 ‫ژنرال! 298 00:38:58,485 --> 00:39:01,141 ‫چی شده؟ 299 00:39:01,141 --> 00:39:03,945 ‫چرا ته جویونگ رو اینجوری به اینجا بستن؟ 300 00:39:04,591 --> 00:39:07,924 ‫حالا میفهمم ایی مون دنبال چیه. 301 00:39:08,898 --> 00:39:11,992 ‫منظورت چیه؟ ایی مون دنبال چیه؟ 302 00:39:12,525 --> 00:39:20,843 ‫اون ته جویونگ رو در میدان شهر گذاشته که مردم ببیننش. اون ‫سعی داره که شما رو مسخره کنه و کار بزرگِ خودشو جلوه بده. 303 00:39:22,104 --> 00:39:25,697 ‫چی؟ ایی مونِ عوضی! 304 00:39:26,558 --> 00:39:32,915 ‫با این شرایط، روزی که دربار میخواد ‫بهمون پاداش بده، مردم مخالفت میکنن. 305 00:39:32,915 --> 00:39:36,106 ‫ایی مون هم همین رو میخواد. 306 00:39:37,701 --> 00:39:46,270 ‫زندانی ها رو بردارید برید، من فوراً باید ملکه رو ببینم. 307 00:39:47,013 --> 00:39:48,203 ‫برید کنار! 308 00:40:08,879 --> 00:40:09,879 ‫شاهزاده سوکیون... 309 00:40:37,296 --> 00:40:41,276 ‫- خوش آمدید ژنرال سو ‫- من سورینگی 310 00:40:41,276 --> 00:40:45,804 ‫به شما سلام عرض میکنم، ملکه. 311 00:40:55,725 --> 00:41:00,220 ‫تو در کشور غریب با هزاران کیلومتر ‫فاصله خدمات بزرگی ارائه کردی. 312 00:41:00,220 --> 00:41:06,994 ‫همین حرف های دلگرم کننده ی شما ‫بود که باعث شد من به اونجا برم. 313 00:41:06,994 --> 00:41:13,448 ‫من شنیده ام که شما در کوهستان مادو مورد ‫تهاجم قبیله ترگول و ته جویونگ قرار گرفتید. 314 00:41:16,740 --> 00:41:21,428 ‫اگه ژنرال ایی مون نبود، معلوم نبود چه اتفاقی می افتاد. 315 00:41:21,429 --> 00:41:26,064 ‫تو ممکن بود همه چیزی که اینقدر سخت ‫براش کار کرده بودی رو از دست بدی. 316 00:41:27,139 --> 00:41:28,139 ‫ملکه، 317 00:41:28,901 --> 00:41:35,518 ‫ته جویونگ یک خائن خیانتکاره که ‫دربار سلطنتی باید اونو محاکمه کنه. 318 00:41:35,518 --> 00:41:42,932 ‫اما ایی مون اونو مثل یه مجرم معمولی ‫در وسط شهر به نمایش گذاشته 319 00:41:42,932 --> 00:41:49,144 ‫این اهانت و بی حرمتی به قدرتِ درباره. 320 00:41:50,075 --> 00:41:58,229 ‫ازتون استدعا میکنم که ته جویونگ رو از ایی مون ‫بگیرید و خودتون مجازاتش کنید. 321 00:41:58,980 --> 00:42:04,474 ‫شما نمیتونید این گستاخی ـه ایی مون رو نادیده بگیرید. 322 00:42:04,885 --> 00:42:07,747 ‫من به ژنرال ایی مون اجازه ی اینکارو دادم. 323 00:42:09,919 --> 00:42:11,583 ‫ملکه! 324 00:42:12,914 --> 00:42:15,381 ‫نگرانِ این نباش 325 00:42:16,056 --> 00:42:26,986 ‫ملکه، اون یک مبارز سطح متوسطه ‫چرا درخواست شو انجام دادین؟ 326 00:42:29,791 --> 00:42:34,588 ‫امپراطور اصلاً حالشون خوب نیست. 327 00:42:34,588 --> 00:42:42,533 ‫ولیعهدِ ایشون از جانشینی خلع و از قصر اخراج شده 328 00:42:42,533 --> 00:42:49,318 ‫حالا وظیفه ی منه که این امپراطوری بزرگ رو رهبری کنم. 329 00:42:51,711 --> 00:43:03,285 ‫اما من با خیلی مشکلات مواجه هستم. ‫خیلی ها هستن که منتظر فرصتن تا علیهِ من شورش کنن. 330 00:43:03,285 --> 00:43:08,368 ‫اگر چند دستگی در دربار بشه، چه بلایی سَر این کشور میاد؟ 331 00:43:09,242 --> 00:43:10,242 ‫اما ملکه 332 00:43:10,447 --> 00:43:13,597 ‫این برای رواجِ صلح و مدیریت امور کشوره. 333 00:43:13,989 --> 00:43:22,869 ‫اگه میخوای وفاداری ات رو به من نشون بدی ‫سعی کن با ایی مون درگیر نشی. 334 00:43:22,870 --> 00:43:24,743 ‫متوجه هستی ژنرال سو؟ 335 00:43:28,681 --> 00:43:30,118 ‫چرا جوابمو نمیدی؟ 336 00:43:34,429 --> 00:43:36,046 ‫فهمیدم 337 00:43:38,362 --> 00:43:44,696 ‫من میدونم که خیلی خوب میفهمی چی میگم ژنرال سو. 338 00:43:54,016 --> 00:43:57,868 ‫ما بزودی فرصتِ دیدن ملکه رو پیدا میکنیم. 339 00:43:57,869 --> 00:43:58,869 ‫یادتون باشه... 340 00:43:59,261 --> 00:44:03,698 ‫شما نباید اسمِ قلمروی یانگجو رو جلوی ملکه بیارید. 341 00:44:04,616 --> 00:44:05,945 ‫چی داری میگی؟ 342 00:44:06,986 --> 00:44:09,871 ‫ما بخاطر قلمروی یانگجو اینجا اومدیم. 343 00:44:10,414 --> 00:44:15,687 ‫وضع سیاسی در چانگ آن فعلاً به نفعِ ما نیست. 344 00:44:15,688 --> 00:44:20,505 ‫مردانی مثل ایی مون بخاطر اینکه ملکه بهشون اجازه داده 345 00:44:20,506 --> 00:44:22,408 ‫هرکاری که دلشون میخواد میکنن. 346 00:44:24,693 --> 00:44:26,329 ‫بهش فکر کنید 347 00:44:27,705 --> 00:44:31,416 ‫قدرت سیاسی بسته به گروه ها و خانواده های خاصی ــه. 348 00:44:31,416 --> 00:44:38,939 ‫شاید ژنرال سو یه ژنرال بزرگ باشه اما اون مدت ‫زیادی از دربار دور بوده و قدرت و نفوذ زیادی نداره. 349 00:44:39,917 --> 00:44:43,065 ‫تو میگی اون قدرتی نداره؟ 350 00:44:43,860 --> 00:44:46,232 ‫پس ما چی؟ 351 00:44:46,232 --> 00:44:48,707 ‫ما پیروِ یه مرد بی قدرت بودیم؟ 352 00:44:49,152 --> 00:44:57,738 ‫من هم از وضع سیاسی اینجا اطلاعِ کاملی ندارم ‫اما میدونم که نظرِ ملکه ممکنه عوض بشه. 353 00:44:57,738 --> 00:45:02,739 ‫اگه ما در زمانِ نادرست حرفی از یانگجو ‫بزنیم، ممکنه جونِ خودمونو هم از دست بدیم. 354 00:45:07,542 --> 00:45:08,542 ‫ژنرال! 355 00:45:11,707 --> 00:45:14,374 ‫- من برگشتم ‫- چیزی فهمیدی؟ 356 00:45:15,309 --> 00:45:19,451 ‫ایی مون داره ته جویونگ رو تا سرحد مرگ گرسنگی میده. 357 00:45:23,357 --> 00:45:28,160 ‫اون هنوزم وسط شهر آویزونش کرده ‫و یه قطره آب هم بهش نداده. 358 00:45:29,234 --> 00:45:30,872 ‫این غیرممکنه. 359 00:45:30,872 --> 00:45:34,682 ‫ایی مون نمیذاره ته جویونگ اینطوری بمیره. 360 00:45:34,683 --> 00:45:38,945 ‫این یک نقشه است که به ما و ژنرال سو، فشار بیارن. 361 00:45:39,974 --> 00:45:41,755 ‫منظورت چیه؟ 362 00:45:42,209 --> 00:45:47,339 ‫باید ببینیم چی میشه اما مطمئنم همین میشه که گفتم. 363 00:46:18,705 --> 00:46:19,705 ‫سودول... 364 00:46:21,763 --> 00:46:22,763 ‫ماپا... 365 00:46:23,707 --> 00:46:25,128 ‫حالتون خوبه؟ 366 00:46:28,985 --> 00:46:29,985 ‫سودول؟ 367 00:46:31,917 --> 00:46:32,917 ‫برادر 368 00:46:34,917 --> 00:46:39,259 ‫من حالم خوبه 369 00:46:42,333 --> 00:46:43,333 ‫ماپا تو چطوری؟ 370 00:46:45,379 --> 00:46:47,260 ‫منم خوبم. 371 00:46:50,485 --> 00:46:51,485 ‫عوضیا... 372 00:46:52,586 --> 00:46:58,837 ‫حداقل میتونستن کمی آب بهمون بدن. 373 00:47:00,531 --> 00:47:01,531 ‫عوضی های لعنتی 374 00:47:07,767 --> 00:47:11,806 ‫قوی باشید و تحمل کنید. 375 00:47:13,421 --> 00:47:18,037 ‫ما نمیتونیم اینجوری بمیریم. 376 00:47:28,695 --> 00:47:33,358 ‫شما قصد دارید با ته جویونگ چه کنید؟ 377 00:47:33,642 --> 00:47:38,134 ‫فقط بشین و تماشا کن. من قصد ‫دارم کار های هیجان انگیزی بکنم. 378 00:47:38,134 --> 00:47:40,049 ‫هیجان انگیز؟ 379 00:47:42,471 --> 00:47:47,333 ‫شما منو کنجکاو کردین. یه راهنمایی نمیکنین؟ 380 00:47:48,596 --> 00:47:50,962 ‫ته جویونگ کیه؟ 381 00:47:50,962 --> 00:47:57,431 ‫فرمانروای آندونگ، ژنرال سورینگی ‫از ترس اون به خودش میلرزید. 382 00:47:57,432 --> 00:48:03,114 ‫اون یه مبارز نمادین از گوگوریو ــه. 383 00:48:03,543 --> 00:48:04,553 ‫خب؟ 384 00:48:05,566 --> 00:48:11,456 ‫من اونو جلوی ملکه و بقیه ی مقامات دربار، خورد میکنم. 385 00:48:11,749 --> 00:48:14,066 ‫ته جویونگ رو خورد میکنید؟ 386 00:48:14,520 --> 00:48:23,356 ‫اگه شما کسی که آندونگُ عاصی کرده بود رو خورد کنید ‫ژنرال سورینگی تحقیر میشه. 387 00:48:23,654 --> 00:48:24,654 ‫دقیقاً 388 00:48:27,487 --> 00:48:34,626 ‫نه فقط اون. بلکه ایی هگو و کُران که بیخودی ‫معروف شدن هم سرجاشون نشونده میشن. 389 00:48:35,759 --> 00:48:39,777 ‫واقعاً عالیه...خوشم اومد! 390 00:48:42,410 --> 00:48:47,088 ‫خب شما کی رو برای مبارزه با ته جویونگ درنظر دارید؟ 391 00:48:47,089 --> 00:48:49,498 ‫اون یه مرد فوق العاده است 392 00:48:49,498 --> 00:48:56,041 ‫اما ته جویونگ با هرکی هم که مبارزه کنه، می بازه. 393 00:48:56,041 --> 00:49:02,289 ‫من اینو تضمین میکنم. 394 00:49:08,937 --> 00:49:10,017 ‫مبارزه؟ 395 00:49:10,606 --> 00:49:16,045 ‫یه جنگ تن به تن بین ته جویونگ و مبارزی از تانگ؟ 396 00:49:16,045 --> 00:49:17,315 ‫بله ملکه. 397 00:49:17,939 --> 00:49:22,445 ‫ژنرال ایی مون این مسابقه رو برای شما تدارک دیده 398 00:49:23,148 --> 00:49:24,903 ‫باید مسابقه ی هیجان انگیزی باشه 399 00:49:25,542 --> 00:49:31,637 ‫من خیلی کنجکاوم بدونم ته جویونگ چجور مبارزیه. 400 00:49:32,146 --> 00:49:37,918 ‫من شنیدم که اون یه مبارز ماهره اما ‫اون هرگز نمیتونه یکی از افرادِ زبده ی ما رو شکست بده. 401 00:49:37,918 --> 00:49:40,156 ‫درسته ملکه. 402 00:49:40,156 --> 00:49:47,590 ‫باید بذاریم همگان این مبارزه رو ببینن ‫تا به دنیا نشون بدیم تانگ والاتر از گوگوریوئه. 403 00:49:48,456 --> 00:49:49,456 ‫باشه همینکارو میکنیم. 404 00:49:50,245 --> 00:49:57,911 ‫با باختِ ته جویونگ در این مبارزه، شایعاتِ شکست ‫ناپذیر بودن او و پیمانش هم از بین میره. 405 00:49:58,637 --> 00:50:00,456 ‫بله ملکه. 406 00:50:02,354 --> 00:50:07,655 ‫خب کی قراره در برابر ته جویونگ بجنگه؟ 407 00:50:08,966 --> 00:50:10,516 ‫مردی به اسم ووگول. 408 00:50:11,442 --> 00:50:15,459 ‫- چی؟ ووگول؟ ‫- بله ژنرال 409 00:50:16,016 --> 00:50:23,192 ‫شنیدم که اون قدش 2.5 متره و میتونه ‫با دستش، صورتِ یک مرد رو خورد کنه. 410 00:50:23,572 --> 00:50:30,873 ‫ایی مون یه غول رو گذاشته که با مردی که ‫چند روزه هیچ آب و غذایی نخورده، بجنگه؟ 411 00:50:30,873 --> 00:50:36,610 ‫اون داره اینکارو میکنه که ما رو مسخره ی خاص و عام کنه. 412 00:50:38,568 --> 00:50:41,535 ‫اینو به من بسپارید ژنرال. 413 00:50:42,676 --> 00:50:43,977 ‫چطوری؟ 414 00:50:43,977 --> 00:50:48,762 ‫تو قصد داری به جای ته جویونگ، با این مرد بجنگی؟ 415 00:50:48,914 --> 00:50:55,044 ‫نه، من مخفیانه میرم و به ته جویونگ غذا میدم. 416 00:50:55,447 --> 00:50:57,226 ‫ای...تو! 417 00:50:58,000 --> 00:51:03,616 ‫اگه ته جویونگ با شکم سیر مبارزه کنه ‫میتونه حریفِ این ووگول بشه. 418 00:51:04,443 --> 00:51:06,245 ‫خفه شو احمق! 419 00:51:12,879 --> 00:51:17,666 ‫ژنرال ما نمیتونیم بذاریم ایی مون به خواسته اش برسه. 420 00:51:18,035 --> 00:51:22,184 ‫اما ما نمیتونیم این مسابقه رو متوقف کنیم. 421 00:51:22,979 --> 00:51:27,491 ‫تنها کاری که ما میتونیم بکنیم اینه که دعا کنیم ‫و امیدوار باشیم ته جویونگ، ووگول رو شکست بده. 422 00:51:29,017 --> 00:51:30,017 ‫آه لعنتی 423 00:51:31,214 --> 00:51:40,254 ‫چه اتفاقی داره میوفته خداوکیلی؟ ‫حالا داریم ته جویونگ رو تشویق میکنیم! 424 00:51:49,006 --> 00:51:50,940 ‫بردار بنوش. 425 00:51:53,120 --> 00:51:57,186 ‫من هرگز توی عمرم مَردی به گُنده گی تو ندیدم. 426 00:51:57,794 --> 00:52:03,843 ‫اون اینقدر قویه که میتونه دستِ خالی یک درخت رو از ریشه ‫بِکَنه! اون با یک مشت میتونه جونِ ته جویونگ رو بگیره! 427 00:52:04,629 --> 00:52:07,412 ‫- ووگول بودی؟ ‫- بله ژنرال 428 00:52:08,001 --> 00:52:13,453 ‫حریفت ته جویونگ حتی قدرت نگه داشتن شمشیر رو نداره 429 00:52:13,454 --> 00:52:19,465 ‫اگه بمیره مهم نیست، فقط اونو با زجر و آهسته بکش. 430 00:52:20,100 --> 00:52:21,100 ‫چشم ژنرال. 431 00:52:22,351 --> 00:52:25,731 ‫مطمئن شید ته جویونگ هیچی نخوره. 432 00:52:25,731 --> 00:52:30,733 ‫اون حتی ممکنه قبل از مسابقه از گرسنگی بمیره. 433 00:52:44,840 --> 00:52:45,840 ‫چطور جرئت میکنی! 434 00:52:46,346 --> 00:52:48,849 ‫تو فکر کردی کجا هستی که قدرتت رو نشون میدی؟ 435 00:52:50,293 --> 00:52:54,181 ‫ته جویونگ رو نباید دستِ کم بگیری! 436 00:53:31,348 --> 00:53:32,348 ‫برادر... 437 00:53:35,198 --> 00:53:36,198 ‫سودول... 438 00:53:46,357 --> 00:53:52,310 ‫برادر به من نگاه کن. 439 00:53:53,835 --> 00:54:00,748 ‫لطفاً فقط یکبار به من نگاه کن برادر... 440 00:54:13,586 --> 00:54:17,440 ‫برادر اینجا...اینجا رو نگاه کن. 441 00:54:17,941 --> 00:54:21,530 ‫خواهش میکنم، فقط یکبار... 442 00:54:22,283 --> 00:54:25,967 ‫لطفاً یکبار به من نگاه کن برادر... 443 00:54:33,715 --> 00:54:35,393 برادر 444 00:54:40,000 --> 00:54:50,102 کاری از فروشگاه آجا-آجا ویرایش و تایپ مجدد: سامان startak.iv@gmail.com